نظام های سلطه گر جهانی بعد از انقلاب اسلامی در ایران و خارج از ایران برای دو جریان برانداز در جمهوری اسلامی ایران شامل افراد و جریانات تکنوکرات های کارگزارانی و جریان چپ اصلاحاتِ آقایان هاشمی و خاتمی مجامع فرهنگی تاسیس می کنند و به بهانه های مختلف این افراد را به پول و موقعیت و شهرت می رسانند و در سایه همین اقدامات و با همکاری همین افراد خیلی از جوانان نخبه کشور را از ایران خارج می کنند.
این سلطه گران از سیصد سال قبل به این طرف برای سلطه بر کشورهای مسلمان سالها زبان عربی آموختند تا بتوانند بر مفاهیم کتاب مسلمانان مسلط شوند، آنها فهمیدند که در اعصار مختلف آیات این کتاب را گروهی از عالمان و روحانیان تفسیر می کردند و پی بردند که اکثریت روحانیون آگاه و متعهد هوشیاری لازم را برای مبارزه با سلطه گرانِ غارتگر دارند، لذا اول سراغ برخی از دولتمردان و سیاسیون بی کفایت و غیر متعهد که تشنه قدرت و ثروت بودند و ضعف شخصیتی داشتند رفتند و آنها را تحت عنوان شبه روشنفکران لیبرال زیر نفوذ و تسلط خود گرفتند.
این سلطه گران با دست بردن در جیب کشورهای جهان سوم به پیشرفت و ثروت رسیدند و اکنون با نفوذ در همان کشورها ادعا می کنند اگر شما هم می خواهید مثل ما اروپائی شوید و پیشرفت کنید باید اول فرهنگ ما را بپذیرید آنها با ادعاهای واهی حقوق بشری و دموکراسی و بی حجابی و همجنس گرایی و FATA و سند2030 و امثالهم خود را برتر از انسانهای دیگر نشان می دهند تا اراده برخی از مسئولان ضعیف را در درون دولت ها و پارلمان ها تحت تسلط خود بگیرند، هر زمانی هم که با تهدید و قدرت نظامی و تحریم ها نتوانستند به اهداف شوم خود برسند با حیله گری از طریق مذاکرات و توافقات و با همکاری موثر همین لیبرال ها اهداف خود را محقق می کنند.
ولی اگر نظام سلطه با همکاری همین نفوذیهای خود در درون دولت و مجلس ایران صد تا سند FATF دیگر را تصویب کنند ولی آنها باید بدانند تا زمانی که روحانیت در این مملکت اعتبار دارد این افراد برای اروپائی کردن ایران با مشکل مواجه خواهند بود چرا که روحانیون آگاه و مبارز قرنهاست که عقل و هوش توده مردم ایران بوده اند و اگر رسانه های جهنمی آنان به روحانیون و علما توهین و آنها را آخوند و شیخ و ملا و عقب افتاده می نامند به این خاطر است که اکثریت قریب به اتفاق روحانیون و علما در همه زمینه ها اهل علم و دانش روز بوده اند از ابوریحان بیرونی، محمد زکریای رازی (کاشف الکل)، ابو علی سینا، خواجه نظام الملک، غیاث الدین جمشید کاشانی (ریاضی دان بزرگ جهان) و خیلی علما و روحانیون دیگر همه لباس اهل علم که همان لباس روحانیت است را بر تن داشتند.
امام راحل قیام کرد و با دشمنان و منافقان انقلاب جنگید تا لیبرال ها در راس امور نباشند ولی الان اکثریت مسئولان لیبرال دولت روحانی و نیمی از نمایندگان مجلس کهFATF را تصویب کردند نئو لیبرال های سکولاری هستند که نه دشمن شناس اند و نه اسلام شناس، نه شخصیتی انقلابی دارند و نه می توانند از شخصیت انقلاب دفاع کنند وگرنه چرا باید رئیس دولت و رئیس مجلس حذف هویت انقلاب و بازیچه آمریکا شدن را شرط توسعه کشور بدانند.
آقایان روحانی و لاریجانی خسته از انقلاب نه باور انقلابی دارند نه مصلحت مردم را می دانند و نه از منافع کشور سر در می آورند اگر این طور نیست چرا آقای علی لاریجانی و تصویب کنندگانFATF منافقانه و مخفی رای دادند، آیا به خاطر این نیست که چند ماه بعد مثل برجام ننگ و خیانتFATF دامن خودشان را نگیرد چرا علی لاریجانی با لابی گری در مجلس طرح شفافیت نظام مالی CFR را برای دشمنان ایران تصویب و شفاف سازی می کند ولی شفافیت آرا خودش و نمایندگان لابی گرش را از مردم مخفی می کند.
اکنون ایران بیشتر از تحریم ها با مشکل سوء مدیریت و گاها خیانت از طرف برخی دولتی ها و بعضی از نمایندگان مجلس روبروست وگرنه چه کسی در دنیا نمی داند که سوئیس با آن سیستم بانکی مافیایی و غیر شفافش در جهان بزرگترین مرکز پولشویی تروریست ها در دنیاست پس چرا سازمان FATF هیچ برخوردی با آن نمی کند و کسی کاری به کارشان ندارد برای آنها مهم ایران است که با تصویب خائنانه این سندها دارند همه کارهای جزئی ایران را زیر ذره بین می برند تا از پیش پاافتاده ترین چیزها برای ایران بحران بتراشند دولت به دروغ می گوید در سند FATFهر کشوری تعریف خودش از تروریست ها را دارد در حالی که همین چند ماه قبل سازمانFATF در اعلامیه ژوئن 2018 رسما از ایران خواست دست از استثنا کردن گروههای خاص تروریستی بردارد.
این مسئولین رفاه زده لیبرالی و اشرافی نوکیسه، گوئی این سخنان امام خمینی (رضوان اله تعالی علیه) را فراموش کرده اند که فرمودند: مردان بزرگ که خدمت های بزرگی به مردم خود کرده اند اکثر ساده زیست و بی علاقه به زخارف دنیا بوده اند و آنها که اسیر هواهای پست نفسانی و حیوانی بوده و هستند برای حفظ یا رسیدن به آن تن به هر ذلت و خواری می دهند و در مقابل زور و قدرت های شیطانی خاضع و نسبت به توده های ضعیف ستمکار و زورگو هستند ولی وارستگان بر خلاف آنانند.
به خاطر همین فراموشی راه امام راحل بود که مذاکره کنندگان آمریکائی توانستند با یک فرمول دقیق و حساب شده تمام منافذ عقل و شعور مذاکره کنندگان این دولت را ببندند طوری که دولت دارد دقیقا همان کاری را می کند که آنها خواستار آنند و تصویب سند FATF توسط دولت و نیمی از مجلس شروع اولیه اقدامات آنها است آنها در مذاکرات تیغ تیزی به مذاکره کنندگان ایرانی داده اند تا با آن بر مردم و نظام ایران زخم زنند و این نتیجه و عملکردِ دولت و مجلسی ست که عقلانیت و دوراندیشی را جایگزین موج های گذرا و غیر واقعی کرده است.
امروز بینش سیاسی اسلام انقلابی که از انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی (ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری سرچشمه می گیرد باید چراغی روشن در راه درک مسائل و حل مشکلات اقتصادی کشور باشد تا بعضی از مسئولین دولتی که در راس امور اجرایی هستند به امیدِ واهی در تفکر تاریک خود به امید وعده های آمریکا یا اروپا برای نجات اقتصاد ایران معطل نمانند و نسبت به مجاهدان واقعی ولایت و حضور نیرو‌های انقلابی آگاه و پر تلاش بیدار شوند.
ما در دولت روحانی و رئیس و هیئت رئیسه مجلس مسئولی در تراز انقلاب اسلامی نداریم اکثریت قریب به اتفاق اینها مشتی لیبرال مفلوک عقیدتی هستند که بهترین شان همین آقای ظریف است که نه اصلاحاتی است نه کارگزارانی و نه اعتدالی ولی همین آقای ظریف که تا دیروز برای در قدرت ماندن التماس البرادعی را می کرد می گوید من هیچگاه در مذاکرات از کلمه دشمن استفاده نمی کنم در حالی که خداوند جهاد با دشمنان اسلام را بر مسلمانان واجب کرده ولی ظاهرا آقای ظریف از خداوند هم مهربانتر است که از کلمه دشمن در مذاکرات استفاده نمی کند جالب اینجاست که این آقا به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران رفته و با دشمنان کینه توز و قسم خورده ای که چهل سال است هر روزه ایران را تهدید به حمله نظامی می کنند نشسته و می خواسته با ضعف و ذلت پذیری و دادن برگ های برنده ایران حق ملت ایران را از آنها بگیرد هنوز هم نمی خواهند بپذیرند که در نظر آمریکا هیچ فاجعه ای بدتر از برگشت ایران به دوران قبل از تحریم ها نیست چرا که آنها با ظرفیت و توانائی عظیم ملت ایران دشمن اند.
مسئولان این دولت اگر می خواستند در مذاکرات حق ملت مظلوم و رنج کشیده ایران را از آمریکائیان بگیرند باید شجاعت و تدبیر می داشتند نه غرور و خود سری و توهین و بد زبانی به منتقدان و دلسوزان نظام، آقای روحانی و آقای ظریف اگر رو به خدا می کردند و پشت به کدخدا قطعا از تعهدات و وعده های آمریکا همچون آتش دوزخ می گریختند، چون کسی که ارزش های انقلاب اسلامی را در دل داشته باشد و شیفته خدمت به مردم و رضای خداوند باشد هرگز دل خوش به وعده ها و قول های دولت خائن آمریکا نمی شود، این مسئولین اگر پاسخگوئی در برابر خداوند، احترام به خون شهدا و سپاس از مادران شهید را به دل باور می داشتند توافقات و وعده های آمریکا را جز دلواپس شدن چیز دیگری نمی دیدند.
اینها که سر سفره انقلاب اسلامی نشسته اند باید به قدرِ لیاقتشان بخورند نه به اندازه اشتهایشان، برای آقای روحانی و آقای لاریجانی یک چیز بیشتر از رای مردم ارزش دارد و آن هم اعتبار است و اعتبار را فقط با صداقت و رفتار درست می توان به دست آورد نه با رای مخفی دادن و با پریشان گوئی، انقلاب اسلامی برای نشان دادن عظمت قدرت خداوند متعال در حمایت از مظلومین و دشمنی با ظالمان شکل گرفته و قرار نیست نشان دهنده حداکثر توانِ یک رئیس جمهور پریشان گفتار و یک رئیسِ مجلسِ لابی باز باشد.
تفکر آقای روحانی در یک کلام یعنی رابطه و تعامل با آمریکا و بی اعتقادی به قابلیت های خود و این راه را تا آخر دنبال خواهد کرد، کسی که یک خیانت را انجام می دهد خیانت دوم را با تجربه بیشتر و خطای کمتری انجام خواهد داد، سه سال دیگر آقای روحانی می رود و در این سه سال روز به روز معیشت و اشتغال مردم خراب تر می شود اما محال است آقای روحانی کار خاصی انجام بدهد و کابینه اش را با افراد انقلابی با روحیه ای جهادی عوض کند و افراد انقلابی را سر کار بیاورد او همین منطق همین مسیر و همین هدف شش ساله گذشتهِ فاجعه بار خودش را در عوض کردن وزرا دنبال خواهد کرد تا باعث سرخوردگی و ناامیدی بیشتر مردم از انقلاب و نظام شود تا بتواند سازش با کدخدا را توجیه کرده و آن را تنها راه درمان اقتصاد ایران معرفی کند هدفی که سالهاست به دنبال آن است.
متاسفانه تفکر این لیبرال ها نمی تواند شخصیت های بزرگ و دلسوزان نظام و با فرهنگ را در کنار خود تحمل کند برای همین است که شخصیت های بزرگ در نزد اینها دلواپس و افراطی خوانده می شوند و اشخاص فاسد و مال بیت المال خور نزد اینها مدیران ارزشمند نامیده می شوند.
یک همچین آدم های نیرنگ بازی کجا می توانند خادم امینی برای مردم ایران باشند اینها بیش از سی سال است که هر کدام شان به گوشه ای از قدرت چنگ انداخته اند و همچون یک آب راکد بو گرفته اند و در جایگاه قدرت تصمیم گیری برای منافع عالیه نظام نیستند.
ظرفیت و انرژی مثبت و متراکمی که برای پیشبرد و صیانت از ارزش های انقلاب و نظام که در بچه های انقلابی با روحیه های جهادی متمرکز است در هیچ کجای دنیا وجود ندارد، اما دولت روحانی نمی خواهد از این ظرفیت استفاده کند چون این ظرفیت می تواند بهانه ای برای ناشایستگی روحانی و دولتش باشد دولتی که با یاران خود سی سال است که دولت ها را در اختیار دارند و اقتصاد کشور را به این روز انداخته اند.
امروز عدم قدرت آمریکا در حمله نظامی به ایران در کنار عدم توانائی آنها برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران، آمریکا را تنها به عملیات روانی رسانه ای به عنوان تنها ابزار خودشان علیه جمهوری اسلامی ایران وادار کرده و در این راه به شدت با افراد و جریانات خائن اصلاحاتی و کارگزارانی و اعتدالی در داخل و خارج ایران در حال نقش آفرینی آن هستند تا مردم را نسبت به نظام و انقلاب دلسرد کنند و همه چیز را تاریک و ناامید کننده نشان دهند.
آقای روحانی و تیم مذاکره کننده اش چنان شیفته رابطه با آمریکا بوده و هستند که هنوز هم نمی خواهند بپذیرند که برای آمریکا ماندن تحریم ها و اضافه کردن تحریم ها راهی قدیمی است برای رسیدن به یک هدف جدید، ولی برای دولت روحانی امتیاز دادن به آنها راهی جدیدی بود برای رسیدن به یک هدف قدیمی، تنها سلاح آمریکا علیه ایران همین تحریم هاست و ارزش این تحریم ها برای آنها خیلی بیشتر از همه جنایاتی است که تا به حال در حق مردم ایران مرتکب شده اند و فقط دو کشور هستند که ارزش واقعی این تحریم ها را می دانند اول خود آمریکائیان هستند که بخواهند آن را از دست بدهند و دوم ایران است که می خواهد آن را به دست بیاورد و قطعا دولت ایران اگر صدتا FATF و برجام و سند2030 دیگر را هم امضا کند حتی یک تحریم جزئی هم برداشته نخواهد شد.
